بابا یکی به داد من برسه:
آخه من که فریادی نزدم که کسی بخواد کمکم کنه . پس از این به بعد داد میزنم . همه خواسته هام بلند میگم . میگم که تنهام ، باید یکی بیاد و به من نظم بده من و جمع وجور کنه . منو در بر بگیره و از اعمال من استفاده بکنه و به اونا عشق بورزه .
باید یجوری داد بکشم که خفتگان پاییزم بیدارشن . کمک... یکی منو نجات بده یکی راه و نشونم بده. من دیگه نمی خوام پنجه رو دیوار بکشم ، زیر پتو گریه کنم ، سرم و بکوبم تو دیوار ، محکم تو گوش خودم بزنم . می خوام دهنه پاره کنم ، می خوام پاچه هر کس و نا کسی رو بگیرم تا بدادم برسه.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home