چه شد ؟ بر سر عشق چه آمد؟ شما گوشه هایی از من اید، ای نوشته هایم. بی شرمانه دوستتان می دارم. ای آثار خاص مکتوب من بر این جهان.
روزی قصد هجرت از کوی و رفتن از این ویرانه کردم. به یاد دلیل آمدنم افتادم. آمدنم به این جا بهر ویرانی دل بود. بهر شناختن ویرانی و آموختن آبادی.
ای رهگزران که گه گاه به کوی ما می آیید، لباس مبدل مپوشید. که خراباتی به نگاهی شناخته می شود، که خراباتی با کس دیگر اشتباه نمی شود. چرا در کار فریب ما می آیید؟ مگر خواست شکار ما را کرده اید یا شاید ما را دشمنان خود می بینید. ما قصد دشمنی نداشتیم، قصد، قصد آبادی بود. خواست شناخت خرابه ها و آبادی به طریقتی نو.
ای کوی عزیز هر روز دنج تر و خلوت تر می شوی. خراباتی ها در کار هجرت اند. شاید روزی من نیز رفتم. پس از ما که ها می آیند؟ ساکنان این جا هرگز ساکن نبودند، روان بودند. می رفتند و می رفتند تا بیابند و بیابند. اما یافته هایشان باعث رنج شد یا شادی؟
کوی خرابات روان است و روان. گه گاه کسانی پیوستند و گاهی یارانی رفتند. در پایان این سخن، با آمدن و رفتن جمعیت ما دچار تغییر مشد . اینجا در عدم است، در ثبات. ما از کجا به ناکجا آمدیم که دریابیم به کجا قصد سفر داریم.
7 Comments:
khoe adam denj bashe ke khoobe vali webloge adam denj bashe bade
omidvaram koe kharabatet hamchenan ravan bashe.
va benevis barae khoodet va barae bachehat(roe in kalame akahari fekr kon)
گرد و خاك دفترم را ميتكانم
كه طاقچهاي است
پر از كارتهاي عروسيهايي
كه به هيچكدامشان نرفتهام
دفترم دل من است
نامههايي كه پست نكردهام
گناهاني كه مرتكب نشدهام
و دوستاني كه نداشتهام
اتاقم پرشده از خرچنگها و لاكپشتها
از موشها و مارها
و گياهان هرزه
دمهاي هزارپاها از گوشهايم بيرون ماندهاند
و مگسها در فضا خوابيدهاند
ماهيتابه را از وزغ ميتكانم
تا تخممرغي نيمرو كنم
براي عاشق كوري
كه چند ساعتي مهمانم شده است.
Salam Iman jun, che web loge ghashangi dari, hal kardam, amma comment gozashtan barash kheili sakhte :D movafagh bashi, dooste golam.
montazere matlabe badit hastam.
برادر من
گمشدن تو این بار راهی است برای پیدا کردن خود اما نه این بار از همان کوجه های قبلی به سر منزل نرسی واین بار به آقا پلیس بگو ببرتت
khatereye aziz az inke be weblog man sar zadi khaili khoshhalam. behtarin arezoooha baraye to ba hameye doostanam.
چرا به زور نمی کنی؟دلم تنگ شده برای نوشته هات
Post a Comment
<< Home