آري گويي اين عشق قلبم را مي پروراند . قلبم هر لحظه بزرگ و بزرگتر مي شود.
مي ترسم، مي ترسم كه همه ام قلب شود و ديگر از من جز قلبي اين چنين بزرگ نماند. آري بايد آنچنان رشد كنم تا بتوانم اين قلب را در سينه ، در جايگاه هميشگي اش نگه دارم. آيا پا به پاي عشق مي توان رشد كرد؟ اين منم كه كه عشق را مي پرورم يا عشق است كه مرا رشد مي دهد؟
من كه عاشق آب هاي اعماق عشق بودم، امروز مي خواهم از اين دريا بزرگتر شوم!
2 Comments:
عشق اگر روز ازل در دل ديوانه نبود
تا ابد زير فلك ناله مستانه نبود
نرگس ساقي اگر مستي صد جام نداشت
سر هر كوي و گذر اين همه ميخانه نبود
هر انسان عاقل حداقل در یک زمینه میتواند تا انتها پیشرفت کند
بزرگان زیادی می خواستند عشق را به زیر بکشند اما در دریای عشق غرق شدند و دریافتند لذت عشق به غرق شدن در آن است نه در به زیر کشیدن آن
Post a Comment
<< Home