.comment-link {margin-left:.6em;}
Name:
Location: Karaj, Tehran, Iran

Thursday, April 12, 2007

و استاد پرسيد چه كرده اي براي شكستن بتان؟

و من سخت در گريبان فرو رفته، به ياد آوردم (( با ساختن بتي نو فقط مي توان بت هاي كهنه را شكست)) اما كهنه ترين دانش من مي گفت ساختن بتي نو هرگز بت شكني نبوده است. و به كار بت شكن بزرگ، كه تاريخ اين نام را بر او نهاده بود، شايد پوست خند زدم. و از شجاعت خود حيران ماندم.

اما در ذهن فرو رفته خود شبانگاه بتي يافتم كه بتي نيست. يافتم خداي كفر را. و بر آن شدم كه خداي بي خدايي را پرستش كنم. اما شايد اين خداي من نيست. خدايي است كفر گونه كه شايد استاد مي خواست!

پرسيدن، حقيقتي را بنا خواهد كرد. و شايد پريسيدن سؤالي امروز، حقيقتي را بنا خواهد كرد، فردا!

3 Comments:

Anonymous Anonymous said...

ba droOd
va tabrike sale no(harchand ba 23 roOZ takhir)
ba in postet vaghean hal kardam o bahash movafegham.
khodaiee ke yafti hata age ham khodaye kofr bashe va hata agar khodaiee bashe ke ostad mikhast.vaghti shekastan bot ro yad grefti mitoni khodaye khodet ya har kasi ro beshkani.
faghat ba goftane:AYA...? va CHERA...?
bedroOd piroOz o shad kam bashi.

1:22 PM  
Anonymous Anonymous said...

haghighat alanam hast.lazeme kami negah koni.haghighati be name...

5:54 PM  
Blogger ایمان said...

از دوستان عزيزم ممنونم. عباس عزيز حقايق بيش پا افتاده بي شك منظور اين نوشته ي من نبوده.

1:51 AM  

Post a Comment

<< Home