ماهي قرمز عيد ما تو شوره زار نمك از تشنگي جان باخت
سكه ي پشيز عيدي تو دست پدر از شرم پژمرد
بچه هاي تو خيابون دستاشون خالي بود
و شكمشون سير از گرسنگي شده
منم امسال چيزي نو نداشتم
شلوارمو وصله ي نو زدم
تا كهنه ي پارگي اش پنهان بشه
مردم سينه ها انباشته از درد و فقر
خالي از شجاعت حتي يه حرف تازه براي عيد
به هم نوروزو تبريك مي گفتنو خوردنياشونو قسمت مي كردن!
نوروزي تاريك!
اما هنوز اينجا پشت اين همه درد
يه جرعه ي ناب از شراب عشق مونده
شراب جام بهار
شراب آزدي
شراب خندان پر از شعر زندگي!
بنوشيد نيلگون اشك هاي شراب گون تان را
تا سرمست شيد بي تابيتان را
بي تابي بهاري نو
نوروزي نوروزتر
باد شويد و بوزيد و بارور كنيد
درخت انديشه را
سبز كنيد برگ هاي عشق را
تا سر پنجه هاي باران ناز كند
سرزمينمان را!
0 Comments:
Post a Comment
<< Home